هميشه اين سؤال مهم براي من مطرح بوده است که آيا مديريت و شيوه‌هاي آن امري است اکتسابي يا فطري. آنچه در مشاهده‌هاي شخصي با آن برخورد مي‌کنم اين است که برخي افراد در دوران طفوليت و نوجواني توانايي‌هاي بيشتري براي رهبري همسالان خود دارند. البته اگر دامنه اين مشاهده‌ها را به بزرگسالي آنان نيز تعميم دهيم، نتيجه آن، موفقيت همه آنان در مديريت نيست. اين برداشت به ما مي‌آموزد که نقش آموزش در تربيت مديران، همراه با ايجاد شرايط محيطي و بسترهاي مناسب، عامل تأثيرگذارتري نسبت به عوامل ذاتي يا فطري اشخاص است.
هرچند مدارس و دانشکده‌هاي مديريت نقش مهمي در تربيت مديران دارند، اما بسياري از افراد موفق در شرکت‌ها و سازمان‌هاي دولتي و خصوصي، دانش‌آموختگان رشته مديريت نبوده و از ساير رشته‌ها به حوزه‌هاي مديريت وارد شده‌اند. البته کم نيستند مديران موفقي که اصولاً از آموزش‌هاي آکادميک بهره‌اي نبرده‌اند، که اين گروه، اکثراً همان مديران فطري و يا تربيت‌شدگان شرايط ويژه محيطي‌اند. به‌هر روي، جامعه در بخش‌هاي مختلف با هزاران شرکت خصوصي و دولتي، هزاران مؤسسه تجاري، توليدي، و يا سازمان‌هاي دولتي و نهادها به مديران توانمند در سطوح و مقاطع مختلف مديريتي نياز دارد و آموزش فنون مديريت به آنان يک نياز جدي، مهم، و ضروري است. مطالعه کتاب‌های مدیریت یکی از بهترین و آسان‌ترین روش‌ها برای رسیدن به این هدف است.

فهرست اصلی